پيام دوستان
+
موفق ترين مترجم کسي است که *سکوت* ديگران را خوب ترجمه کند...
به دنياي شعر و ترانه
103/8/22
ذره بين زنده
(دکتر محمدرضا سنگري)
الهه ............
گاهي در سکوت حرفيست که ميليون ها سخن نميتواند ادايش کند!
كيوان گيتي نژاد و
خواننده لس آنجلسي [سکوت من از رضايت نيست دلم اهل شکايت نيست هزار درد و بلا تو سينه ام مونده اما گوشي بحر شنيد نيست دستي به رسم ياري به سوي دست روانه نيست خدا رحمن و الرحيم هستش شفاي ضعيف و مريضان است فاتحه و صلوات تا به حال چاره اينکار است خدا اهل بخشش است و ولي عاشق ما است حرم اش محفل ياران است دلش پر از لطف و صفا است خوشم به سربازي اش شهادت بهترين سهمي ست که نوش يارانش
به دنياي شعر و ترانه
سلام عالي بود خوشحال ميشم از وبلاگ من هم ديدن کنيد و نظرتون رو بفرماييد@};-
67 فرد دیگر
210 فرد دیگر
3 فرد دیگر
+
نمي دانــم چـــــرا . . .
بيــن ايــن همــه آدم
پــيــله کــرده ام
بــه " تـــو " !!
شــايـــد
فــقط با تــو
پــروانــه مي شـــوم…
همابانو
103/8/16
+
[تلگرام]
*تلنگر*
خوب است آدمي
جوري زندگي کند که آمدنش
چيزي به اين دنيا اضافه کند…
و رفتنش چيزي از آن کم …!
حضور آدمي بايد وزني در اين دنيا داشته باشد...
بايد که جاي پايش در اين دنيا بماند
آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنيا برود.
نيامده ايم تا جمع کنيم
آمده ايم تا ببخشيم،
آمده ايم تا عشق را ؛
ايمان را ؛
دوستي را ؛
با ديگران قسمت کنيم و غني برويم
آمده ايم تا جاي خالي را پر کنيم...
که فقط و فقط با وجود ما پر ميشود و بس!
بي حضور ما نمايش زندگي چيزي کم داشت...
آمده يم تا بازيگر خوب صحنه زندگي خود باشيم.
همابانو
103/8/15
*ترخون بانو*
103/7/1
به چه کار آيد جز حسرت دل از پي دوست من شکيبايي را در زندگي برگزيدم و افسوس جدل با دل خود مهمان ويژه اين بازي بود خاطري دارم پر از زرق و برق زيباي اخوت و مروت اما چه سود در اينجا هم دلي و همسفري با هم متقارن نبود هرکي به سوي تقدير جفا مي کرد يار سوگل خويش را نجوا مي کرد يادم ايد آن روز شيرين سرکش از آن ديار آشنا و قديم حال گذشته از همه احوالم آن دل زمهرير و خوش خط و خالم کو
+
انّ الله لا يُغيِّرُ ما بقوم حتّي يغيّرو ما بانفسه
«خداوند سرنوشت هيچ قومي و «ملّتي» را تغيير نمي دهد مگر آنكه آنها خود تغيير دهند»
// خوش حالم که مردم سرزمينم مسير تغيير رو انتخاب کردند.
.:راشد خدايي:.
103/5/28
+
بسم الله... راديو *قند پارسي* شماره *14* رسيد!
عنوان: *فخري نامه*
نويسنده و گوينده: سرکار خانم *بلاي آسموني*
حجم: فقط *687KB*
با تشکر از همکاري و عنايت همه ي مخاطبين خوب راديو *قند پارسي*
كيوان گيتي نژاد و
103/4/8
ساير برنامه هاي ما را از اتاق راديو قند پارسي دنبال فرماييد: http://hajiabad.parsiblog.com/Rooms/2872/
به راديو قند آلو الو راديو قند؟اونجا راديو قنده؟بله بفرماييد؟مي خواستم راجع به موضوع برنامه بگويم!!!ليلي تنها رفت و مجنون چشم انتظارش ماند و کور شد تا اينکه شميم ليلي بر مشامش گلگون شد آمد آن عشق بي کران پر جمب و جوش اما از قضا ليلي با ديدن مجنون تيرگي بر چشم او هويدا شر قند نبات قصه مت به کوري مجنون تلخ شد اما عشق ليلي کم مشد.خلاصه اين درد در غمستان ماند موزه اما گلگون شد
+
چند وقت پيش با يکي از دوستان قديمي بعد از کلي کش و قوس تونستيم چند کلمه حرف بزنيم و آدرس اينيستا رد و بدل کنيم
يک استوري گذاشته بودم به شدت خيلي زياد واکنش نشون داد توهين کرد و رفت
فقط خواستم اينو بگم که کاش آدم تو بچگي بمونه ...آدم ها هر چقدر بزرگ تر ميشن ترسناک تر ميشن...حاضرن به خاطر عقايد و سلايقشون حتي آدم هم بکشن...
كيوان گيتي نژاد و
103/4/4
ز اين عشق ما را جز غم نبود آنچه يار مي جست در من بود اما ذي قيمت نبود من او را به منتهاي قلب مي پرستيدم اما در آئين او پرستش جز خدا مقبول درگاهش نبود من آن عاشق رسواي شهرم من مجنون حيدري آن پير دهرم من عاشق سينه چاک حيدر و اولاد حيدرم جانم به قربانت سيد علي اوج تو کفن من را مي طلبد کفن ام به فداي رخ چو ماه ات پدرم
+
هميشه وقتي تو دل شب در خلوت ترين حالت خودم هستم ناگهان پارسي بلاگ يادم ميفته
سلام مرا پذيرا هستيد؟؟
كيوان گيتي نژاد و
103/3/28
عليک السلام گل پسر هر چند که ديگه مردي شدي براي خودت :) خوش آمدي ... البته اينجا خيلي خلوت شده ديگه حال و هواي گورستان رو پيدا کرده :D مزاح کردم گفتم شايد کمي بخندي :)
خوب معمولا شبها وقتايي که با خودمون خلوت مي کنيم و وقتي خلوت مي کنيم با خود معمولا اولين چيزهايي که باعث قلقلک خواسته هامون ميشه خلوتگاههايي هست که روست داريم اونجا ها بريم و در خود و افکار و خواسته هامون فرو بريم و انتظار باشيم يکي بياد ما رو از اون چمباتمه تنهايي مون در بياره غافل از اينکه آدم تو تنهايي ها به تنهاترين هايي پناه مي بره که بيش از اينکه اونها منجي
ما قرار بگيرند ما ناجي اونها ميشيم در حالي که روزگاري منجي ما به سوي پر کشيدن به آرزوهاي کوچيک و بزرگ ما بودند و شدند و امروز ماييم که بايد اين سکوت و تنهايي را در شلوغي اينهمه سايتهاي خوب و بد و نسبتا نازيبا اما خيلي مشهور فداکاري و حس وحال ديروزي او را که امروز خود از آن بي بهره و دستش از بيان آن به دليل کوچ برخي کوتاه است ما نقش ناجي با معرفتي را بي منت برايش بسازيم
+
چوپان بيچاره خودش را كشت كه آن بز چالاك از آن جوي آب بپرد نشد كه نشد...!
او ميدانست پريدن اين بز از جوي آب همان و پريدن يك گله گوسفند و بز به دنبال آن همان...
عرض جوي آب قدري نبود كه حيواني چون بز نتواند از آن بگذرد ...
نه چوبي كه بر تن و بدنش ميزد سودي بخشيد و نه فريادهاي چوپان بخت برگشته.
شور زندگي۲
103/3/28
پيرمرد دنيا ديدهاي از آن جا ميگذشت وقتي ماجرا را ديد پيش آمد و گفت من چاره كار را ميدانم.
آنگاه چوب دستي خود را در جوي آب فرو برد و آب زلال جوي را گل آلود كرد.
بز به محض آنكه آب جوي را ديد از سر آن پريد و در پي او تمام گله پريد.
چوپان مات و مبهوت ماند. اين چه كاري بود و چه تأثيري داشت؟
پيرمرد كه آثار بهت و حيرت را در چهره چوپان جوان ميديد گفت : تعجبي ندارد تا خودش را در جوي آب ميديد حاضر نبود پا روي خويش بگذارد ، آب را كه گل كردم ديگر خودش را نديد و از جوي پريد.
زيبا بود اما از. کدام جوب و بسوي چه هدفي پريد؟؟آخر حيوان بيچاره اگر نمي دانست آن سوي جو به چه انتظار او مي کشند ؟و مقصد و مسير به کجاست؟و او به چه و کدامين سو بايد خيز بردارد و اينکه صرف گلآلود کردن جوي بي آنکه از هدف و انتظاري که در آن سوي جوب ا را مي کشد وقتي مسير و هدف و دليل پرش از جوب مجهول است و ...چه انتظاري که از نداشته و نادانسته ها از مسيري که تا امروز فقط شکست را به چهره اش آشنا داشته
+
اوهوم اوهوم اوهوم....
سلام سلام
خوبين رفقا
چه خبرا نيستين کم پيدايين
پيج هاي اينيستا رو تو نظرات بنويسيد ببينيم چند چنديم با خودمون
خيلي وقته از خيلي دوستان بي خبرم
ديگه تقريبا افسردگي گرفتم
اين پيامم از بيمارستان رواني ميذارم:)@};-
||عليرضا خان||
103/3/26
+
خيلي وقت است نيامده ام به پابوست
گنبد زرين تو چند سالي هست كه در قاب چشمانم نيامده اند،
دلم براي حضور مهربان تو تنگ است،
اين عطر حضور
از نزديكيهاي دربهاي ورودي آستانت كه نه،
از همان ايستگاه قطار در مبدأحركت،
حس مي شود
و تو چقدر مهرباني و ميهمان نواز،
كه همه در بارگاه تو جاي خود را
پيدا مي كنند،
حتي در خاصترين اوقات سال
هيچكس براي زيارت تو بدون جا نمي ماند،
*دلم براي كبوتران حرمت، تنگ است...*
كيوان گيتي نژاد و
103/3/21
دوستانم مرا به آستانت آوردند. به همين آساني مي توان به زيارتت آمد، با يك جمله از تمام وجود:* اللهم صل علي، علي ابن موسي الرضا المرتضي......... الامام الشهيد.... يا امام رضا مي داني كه هر وقت اين نواي زيباي استاد را مي شنوم كه جملات بالا را مي خوانند، دلم از صد كبوتر عاشق و زائرت، عاشقتر به سويت پر مي كشد....... مي دانم كه مي داني.....
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم/ ور تو بگوييم که ني ني شکنم شکر برم/
آمدهام چو عقل و جان از همه ديدهها نهان / تا سوي جان و ديدگان مشعله نظر برم
اگه دنبال يه وکيل حرفه اي هستي که فقط در حوزه تخصصي که پرونده داري کار کنه حتما به ما سر بزنيد https://naadoffice.com/
اي کاش ميشد يک روز تو صحراي احمر تحسين ام کني و به پيشواز بياي نه براي دلداري براي راهي شدن به جايي که عمري حسرت آن را داشتم حسرت مولايم حسرت داداشم و بيان اينکه سردار خيلي خسته ام با بودن تو کنارم هوايي نميشم شکوه از ناملايمات که باعث شدند آرزو کنم گمنام و به دور از خاک وطن آغشته به شهادت بشم و در گمنامي تمام بمونم تا روزي که بي هويتي ام باشد
+
غايبان پيامرسان در اين روزها:
.
*|محمدجواد.س | محمد فياضي | بهترينها | حسين کارگر | قاصدک | آقاشير | همسايه خورشيد | فانوس | سيدمرتضي | محمدتقي خوش خواهش | دکتر سخني | اميرمنصور معزي | الهه.. | سيده هانا | سکوت خيس | ساعت يک ونيم آنروز | نگهبان | ظهور منجي | نور خدا | منتظر بيدار | مکاشفه مسيح | احمد نباتي | سنجش | عليرضاخان | سادات هاشمي | بشري موحد| صبا |*
.
هر کجا هستند سلامت و شاد باشند
كيوان گيتي نژاد و
103/3/18
*| شميم | ترنم وصال | ناظمي | ابوالفضل صياد | مرصاد | سبوي معرفت | امير معظم | irit | قافله شهدا | دختري به نام عطا | جوکي | گمنام آشنا | شوق وصال | بشري 1445 | وضو با مي | سدرة المنتهي | وکيل بانو | پهلوون پنبه | کافه ترانزيت | جالينوس | ماتريکس | راوندي | لاله |*
15 فرد دیگر
63 فرد دیگر
+
از روز اولي که در پيامرسان هستم خيلي روزها گذشته است...
در کنار سعادت آشنايي و دوستي و صميميت با چهره هاي جديد و نوراني يک نکته هميشه باعث تکدر است:
*رفتن نوبت به نوبت ياران*...
در اين مدت خيليها رفته اند... خيلي از بهترين دوستان مجازي و حقيقي من...
و من مانده ام با ياد مهربان آنها...
ولي من قول دادم که بمانم... و خواهم ماند...
»
كيوان گيتي نژاد و
103/3/18
قول اگه بدي يک وقت فراموش اش کني همه برات گريه مي کنند که عجب خري بود ولي اگر بيعت ات رو زيرش بزني همه ميريزن سرت با قه قه مثل سگ ميزن انت
+
نم نم باران دلم را بيقرارت کرد و رفت...
»
كيوان گيتي نژاد و
103/3/15
بديش اينکه رفت اونم خيلي زود.اما ارزش و اعتبار بي مانند بودنش به نموندن و رفتني بودنش است که ناشي ميشه. ولي عزيزم !!ليلي.موقع دلبري و ناز است قبله ام سرجاش است؟اما تو نيستي؟نگو برو وقت نماز است؟که ليلي بي تو فريادرس مستانه من با تو چکار است که مرغ دل ما بي تو به کس دگر رام نگردد کس نيست در اين خانه به جز قول ديدار تو بعد هر عبادت است وعده ديدار من با ليلا سر پيمانه ليلي خوش نقش و اقبال من است
+
*فقط خدا... فقط خدا تو را شناخت...*
كيوان گيتي نژاد و
103/3/15
6 فرد دیگر
44 فرد دیگر